هر سال افراد زیادی به دنبال دست یافتن به زندگی بهتر یا بنا به شرایط دیگر مجبور به مهاجرت از کشور خود میشوند. در اکثر موارد مهاجرت به کشوری با شرایط بهتر از لحاظ رفاه و شرایط اقتصاد انجام میشود و به نظر میرسد افراد باید زندگی شادتری را تجربه نمایند اما بر اساس تحقیقات میزان افسردگی در این افراد . همواره به عنوان عاملی که سلامت روان آنها را تهدید مینماید در کمین است. افسردگی پس از مهاجرت از جمله عواملی است که زندگی افرادی که مهاجرت کرده اند را تحت تاثیر قرار می دهند.
دلایل عمده افسردگی پس از مهاجرت
برخی از دلایلی که سبب افسردگی پس از مهاجرت می شوند، به شرح زیر است :
استرس ناشی از تغییرات عمده در طول زندگی
این تغییرات شامل تغییر کار، جدا شدن از دوستان و اعضای خانواده، دوری از شهر و کشوری که سالها در آن زندگی کردهاند، میباشد. خانواده و دوستان صمیمی همواره به عنوان یکی از مواردی که میتواند باعث آرامش افراد در هنگام مشکلات باشند مطرح میشود، پس از مهاجرت برقراری ارتباط نزدیک و چهره به چهره بسیار سخت خواهد و در مواردی فرد مهاجر خود را تنها و بیپناه در کشوری که کیلومترها با کشور اصلی او فاصله دارد حس میکند.
تغییر طبقهی اقتصادی
در اکثر موارد مهاجران در کشور خود از موقعیت مالی و اجتماعی خوبی برخوردار هستند اما پس از مهاجرات از لحاظ عنوان شغلی و اقتصادی به چند پله پایینتر رانده میشوند.
تبعیض قومی و نژادی
با اینکه اکثر افراد تحصیل کرده و روشنفکر بر این باورند که مرزهای نژاد و قومیت از بین رفته است اما همچنان در اکثر کشورهای متمدن و پیشرفته تبعیضهای شدید قومیتی و ملیتی وجود دارد و مهاجران در برخی موارد شهروند درجه دو محسوب میشوند و همواره ممکن است محدودیتهایی در دریافت خدمات رفاهی و اجتماعی داشته باشند.
بیکاری
پس از مهاجرت ممکن است چندین ماه فرد نتواند کار مناسب پیدا نماید یا با شرایط کاری جدید خود تطابق پیدا نماید، این در حالی است که در کشور خود در ردههای بالای سازمانی مشغول به کار بودهاند.
تغییر زبان
هرچقدر که افراد پیش از مهاجرت با رفتن به کلاس زبان و آموزشهای دیگر سعی در یادگیری زبان داشته باشند، پس از مهاجرت مشکلات زبانی عمده ای به دلیل لهجههای مختلف، سرعت صحبت بالا، اصطلاحات تخصصی، واژههای عامیانه و … برای او باعث ایجاد مشکلات فراوان خواهد شد و غالباً به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط مناسب در شرایط دشواری قرار میگیرند.
بیش تر بخوانید : افسردگی فصلی
حاشیه نشینی فرهنگی
یکی از مواردی افراد (به خصوص افرادی که همراه خانواده اقدام به مهاجرت مینمایند) با آن درگیر هستند تفاوت فرهنگی بین دو کشور میباشد. پس از مهاجرت و مواجه شدن با فرهنگ کشور مقصد، بزرگسالان در محل کار و دانشگاه و کودکان در دبستان و دبیرستان با مواردی مواجه میشوند که در برخی موارد در تضاد کامل با فرهنگی است که آنها در کشور خود با آن بزرگ شدهاند، تضاد و اختلاف فرهنگی و عدم انطباق پذیری فرد مهاجر با شرایط موجود یکی از عواملی است که میتواند منجر به افسردگیهای شدید به خصوص در بزرگسالان و میانسالان شود.
استرس ناشی از پروسههای طولانی مهاجرت
گاهی اوقات جهت دریافت تابعیت کشور مقصد باید چندین سال منتظر بود و در مواردی پس از تمام این انتظارها ممکن است افراد نتوانند به موفقیت دست یابند، نگرانی و اضطراب از نتیجهی تمام این تلاشها از جمله مواردی است که میتواند منجر به افسردگی پس از مهاجرت شود.
آسیبهای به جا مانده از مشکلات کشور مبدا
در برخی موارد افراد بنا به دلایل سیاسی یا اقتصادی مجبور به مهاجرت میشود، به عنوان مثال یک زندانی سیاسی که دیگر قادر به زندگی در کشور خود نمیباشد یا یک تاجر ورشکسته که نمیتواند زندگی عادی خود را ادامه دهد، این افراد پس از مهاجرت به دلیل مشکلات و آسیبهایی که پشت سر گذاشتهاند ممکن است تا سالها درگیر مشکلات افسردگی باشند.
شیوع افسردگی میان مهاجران
براساس یک مطالعه متاآنالیز شیوع افسردگی در مهاجران حدود 15.6 درصد تخمین زده میشود. به نظر میرسد که شیوع افسردگی در افرادی که به تازگی مهاجرت کردهاند بیشتر میباشد و به مرور از شیوع و بروز آن کاسته میشود. راهکارهایی که جهت کاهش افسردگی با افرادی که تازه مهاجرت کردهاند توصیه میشود
افزایش دامنه ارتباطی با افراد خانواده و دوستان و حفظ آن ها
در سالهای اخیر با پیشرفتهایی که در برقراری ارتباط حاصل شده است به سادگی میتوانید هر روز تماس های تصویری، صوتی و نوشتاری با اعضای خانواده و دوستان خود داشته باشید.
بیش تر بخوانید : اختلال شخصیت مرزی
نظم بخشیدن به فعالیتهای روزمره
به طور حتم تغییرات اساسی در برنامههای روزمره شما ایجاد شده است که نداشتن زمان کافی برای انجام تمام برنامهها موجب اضطراب و نگرانی شما میشود، میتوانید یک دفتر برنامهریزی جهت اولویت بندی به کارهای و اهداف روزانه، هفتگی و ماهانهی خود داشته باشید. در این صورت با انجام دادن به موقع برنامهها از آشفتگی و تاخیر در کارها جلوگیری خواهید کرد.
پیدا کردن دوستان و گروههای همزبان
یافتن افراد همزبان، شرکت در گروههایی که از افراد هموطن شما تشکیل شدهاست، انجام فعالیتهای گروهی، صحبت دربارهی نگرانیها و مشکلاتی که با آن درگیر هستید، استفاده از تجربیات افرادی که چندین سال است مهاجرت کردهاند همگی میتواند به شما کمک نماید تا از احساس تنهایی و افسردگی خارج شوید.
مراجعه به مشاوره و روانپزشک
در انتها اگر حس میکنید که حال شما روز به روز در حال بدتر شدن است و به هیچ وجه نمیتوانید با شرایط جدید کنار بیایید بهتر است به یک مشاور یا روانپزشک مراجعه نمائید، به طور حتم کمکهای یک روان درمانگر میتواند در بهبود حال شما بسیار موثر باشد.